۱۳۸۷ بهمن ۹, چهارشنبه

ارجی خان را دریابید


ارجی خان پیرترین دوست منه که تفاوت ها و تشابه های زیادی با همسن و سال هاش داره.

ارجی خان به غیر از دوست دخترش و نوه اش یه عشق دیگه  داره و اونم جناب آقای مصدقه. تو خونه اش پاتو چپ بزاری می خوری به صورت مصدق. عکس مصدق. نقاشی پرتره ی مصدق. مجسمه مصدق. کتاب ها یا کتاب هایی راجع به مصدق. این عشق وافر نفرت وافرتری به دنبال داره. هدف این نفرت هم حزب توده است. این نفرت به قدری ریشه داره که "توده ای" تو ادبیات اون یه جور فحش خار و خاشاک محسوب می شه که نه تنها شامل همه ی چپ های عالم (از مارکس و گرامشی) می شه که حتی تیپولوژی خاصی هم باهاش معنی پیدا می کنه. مثلا اگر درباره ایران باستان حرفی بزنید یا حتی رسم الخط تون جدا باشه (مثل من) این جمله رو می شنوید: اه ... اینم از اون توده ای بازی آیه که شاملوی توده ای راه انداخت. البته ارجی خان چون آدم حسابیه و 90درصد آدم حسابی های دوروبرش چپ هستن یه جمله ای اختراع کرده :البته اعضای حزب آدمای شریفی بودن ولی رده بالاهاش ... . اینم بگم که ارجی یه جاسیگاری داره که روش داس و چکش حک شده و خودمو سیاه و کبود کردم ندادش به من!

ارجی خان عاشق فیلمه. یه بخشی از درآمدش هم از همین عشق تامین می شه. هر وقت می گیم فیلم ببینیم؟ با هیجان می گه آره. می گیم انتخاب با شما؟ می گه نه شما انتخاب کنید. از این فیلم های جدید بزارید  ...و انتخاب ما ساعت ها طول می کشه چون: اه ... این سینما نیست که توحشه ... اه این چقدر کنده .... اه ... همه اش خون .... اه چه موضوعیه همه اش طلاق ... و آخر سر بیلیارد باز ... آره پسر این خیلی فیلم خوبیه. واقعا سینمای کلاس  ی   ک  خ  ی  ل    ی و این ارجی خانه که خوابش برده.

ارجی خان رو از وقتی که شناختم چند تا گوشی عوض کرده. همه گوشی هاش هم مدل بالاست (که من توضیح دیگه ای نمی تونم راجع به این مقوله بدم) اهل اس اس ام بازیه و کلی جک می خونه و می فرسته. امکانات دیگه ی این گوشی ها همه نامکشوف بود. تا اینکه سه ماه پیش ارجی خان موهبتی به نام بلوتوث رو در دستگاه اش کشف کرد. اون روزای اول بعد از اینکه همه امکانات گوشی رو به کار می نداخت و خاموش می کرد و می گشت و می گشت چند تا فایل خیلی قدیمی صوتی رو پیدا می کرد و مثل بچه ها با هیجان گوش می داد و بعد غش می کرد از خنده. هر کدوم از اون فایل ها رو در طول روز دست کم 40بار گوش کرد. اون روز –مثل همه ی روزها- ارجی خان زنگ خواب شلمانی اش ساعت 10 شب زده بود و تو خواب ناز بود که ساعت 4صبح بیدار شد. آباژور اتاقش روشن شد. منتظر بودم بره دستشویی. ولی کاری که ارجی کرد این بود که گوشی اش رو روشن کرد یکبار دیگه صدای ابراهیم نبوی و کارگر مظلوم افغان رو در حالی پرپر کردن گل های قالی شنید، ریسه رفت. آباژور رو خاموش کرد و خوابید. صبح هم زیر بار این عمل شگفت انگیزش نرفت کلا.

یه ماهی بود که ارجی خان رو ندیده بودم. پریشب که رفتم خونه اش تمام راهروی آپارتمان بوی سوخته می داد. تا در واحد خودش رو باز کرد فهمیدم قهرمان تولید این بوی غلیظ کسی نیست جز ارجی خان بزرگ که هوس غذای رژیمی کلم بروکلی بخار پز کرده.

ارجی خان به جز حزب توده و مصادیق اون که شامل نیمی از موجودات کره ی زمین می شه، از سیاه پوست ها هم بدش می آد. به نظرش سیاه ها آخر جلف بازی ان. این وسط اوباما استثناست (هر چند زن اش جلف نیست اما زیادی زشته) ولی مهم اینه که خانم هیلاری رو دست راستش نشونده. خلاصه ارجی خان با مزه ترین پیرمرد دنیاست و می خوام واسه تولدش مقدیر قابل توجهی فایل خنده ناک برای بلوتوث هدیه بدم. از خوانندگان عزیز تقاضای ایمیل این سری جفنگیات رو دارم. ابراهیم نبوی با صدای ملاحسنی، قرائت آیه قابلمه ی کتکت و کَل انتخاباتی رفسنجانی رو هم داره. یه چیزای دیگه بفرستید. لطفا.

 

۷ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
حيف شد اون يكي وبلاگتون فيلتر شد چون پيج رنك خيلي خوبي داشت
اميدوارم كه اين يكي هم فيلتر نشه
به اميد ديدار

ناشناس گفت...

با درود
بازگشت دباره شما شاد باش
امید که سرحال و سرزنده باشید
شاد زی

ناشناس گفت...

النازي اين بلوثوت فيلم هاي در استان رو پيدا كن. خيلي خندس.
از طرف من هم روي ارجي خان رو ببوس.
من كامپوتر سرعتش در حد گوزه وگرنه برات مي فرستادم.مخلصات

ناشناس گفت...

سلام


یه کم دیر رسیدم انگار

به هر حال، خونه نو مبارک

من چند تایی فایل دارم، چه جوری بفرستم براتون؟

ناشناس گفت...

انقلاب يكنفره

ناشناس گفت...

اومدم اینجا و خوندم...

سریع لینک بده.. اااا .

کردم اصلاح لینکتو الان.

عشقبازان گفت...

salam vaghean jaleb bud khanum ansari ( h.assari69@yahoo.com)